اما آنچه در نهایت از این جنگ به اسرائیل رسید محکومیت این رژیم از سوی کمیته تحقیق سازمان ملل بهعنوان ناقض قوانین و مقررات جنگی بود.
رژیم صهیونیستی زمان حمله را بهگونهای انتخاب کرد که نشان دهد آمریکا بهدلیل تغییر دوره ریاستجمهوری بوش به اوباما قادر نیست فعالیتی از خود بروز دهد؛ بهخصوص که اوباما شعار صلح و تغییر هم داده بود و طبیعی بود که نتواند در ابتدای ورودش به کاخ سفید از جنگ نابرابر و غیرانسانی که رژیم صهیونیستی به فلسطینیها تحمیل کرده بود دفاع کند.
این رژیم چند روز پیش از روی کار آمدن اوباما بهطور یکجانبه اقدام به برقراری آتش بس کرد؛ آتش بسی که از سوی حماس و نیروی مقاومت در غزه مورد پذیرش قرار نگرفت.
29 دی ماه پایان جنگ غزه از سوی ایران بهعنوان یکی از کشورهای حامی مقاومت فلسطین به «روز غزه، نماد مقاومت فلسطین» تبدیل شد و با مصوبه مجلس شورای اسلامی صورت قانونی و رسمی هم بهخود گرفت. براساس این قانون، روز ۲۹ دی ماه ۱۳۸۷برابر با ۱۸ ژانویه ۲۰۰۹ مصادف با ۲۱ محرم ۱۴۳۰ بهعنوان غزه، نماد مقاومت فلسطین اعلام و در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران ثبت شد.
به همین مناسبت مصاحبه هایی در مورد فلسطین و مقاومت مردم غزه با شخصیت های مختلف انجام شده است که در ادامه می خوانید.
گفتوگو با سرکار خانم دکتر سیده زهرا مصطفوی خمینی، دختر امام خمینی(ره) رئیس جمعیت دفاع از ملت فلسطین دبیرکل اتحادیه بینالمللی سازمانهای غیردولتی حامی ملت فلسطین
- بهعنوان نخستین سؤال بفرمایید وضعیت مردم غزه در حال حاضر بعد از جنگ 22روزه غزه چگونه است؟
براساس آمارهای سازمانهای بینالمللی، شیوع بیماری و کمبود مواد غذایی و دارو هر روز شرایط دشوارتری را برای مردم این منطقه به ارمغان میآورد و این در حالی است که اتحادیه اروپا و آمریکا بهدنبال ایجاد مصالحه بین اسرائیل و فلسطین هستند و تنها در کلام و با بیانیههای دوگانه غزه را به یاد میآورند. برای حمایت از ملت فلسطین وظیفه دولتها پیگیری تصویب قطعنامهها علیه رژیم اشغالگر قدس بوده و مردم نیز بهعنوان یک وظیفه انسانی میتوانند با تبلیغات رودررو در جوامع به آنان یاری برسانند. خرید کالاهای اسرائیلی، کمک به خرید گلولههایی است که در قلب کودکان فلسطینی مینشیند.
- لطفا دیدگاه حضرت امام را نسبت به موضوع فلسطین بهطور مختصر بیان کنید؟
موضع امام درباره مسئله فلسطین قبل و بعد از انقلاب اسلامی تفاوتی ندارد؛ اگرچه بعد از پیروزی انقلاب، مسائل جدیدی پدید آمده، اما اصول و مبانی دیدگاههای ایشان تغییری نکرد. به تعبیر حضرت امام(ره) آمریکا و اسرائیل با اساس اسلام دشمناند. این بحث موجب میشود که توجه کنیم مسئله فلسطین یک جنگ برای کشورگشایی نیست بلکه جلوگیری از رشد تفکر اسلامی است.
- اهمیت مسئله فلسطین و لـزوم مبـارزه بـا صهیونیسـتها در چه ابعادی میتواند بیان شود؟
ابعاد مسئله فلسطین بسیار گسترده است؛ بهطوریکه غفلت از آنها و نگاه یک بعدی به آن، فرصت را به دست اسرائیل غاصب میدهد تا اهداف خود را دنبال کند. یکی از ابعاد مسئله فلسطین آن است که اختصاص به یک منطقه ندارد. هدف اسرائیل غاصب از نیل تا فرات بود؛ البته این هدف اولیه اعلام شده آنهاست، اما بهنظر میرسد که هدف را گسترده کرده و طی این سالها درصدد تصرف همه کشورهای اسلامی است. دومین بعد مسئله فلسطین مربوط به اهداف دینی اشغالگران است. گروههای تندروی یهودی یعنی صهیونیستها درصدد از بین بردن اسلام هستند.
به تعبیر حضرت امام(ره) «آمریکا و اسرائیل با اساس اسلام دشمناند»؛ این بحث موجب میشود که توجه کنیم مسئله فلسطین یک جنگ برای کشورگشایی نیست بلکه جلوگیری از رشد تفکر اسلامی است. میدانیم که اکثر قریب به اتفاق تهمتها و حملهها به ایران به خاطر این است که در ایران تفکر اسلامی خیلی پررنگتر است و پیروان جدیتری دارد و ایمان و اعتقاد با قلب و دلها پذیرفته شده است. آمریکا و ابرقدرتهای جهان در حمایت از اسرائیل غاصب منافعی را دنبال میکنند و آن تسلط بر کشورهای اسلامی و جلوگیری از اقتدار مسلمین است. بهواسطه وجود این خطر بزرگ در قلب سرزمین اسلامی، مقدار قابل توجهی از منابع مسلمین صرف مقابله با آن میشود و کشورهای اسلامی را از رشد و شکوفایی بازمیدارد.
بعد دیگر مسئله فلسطین ایجاد اختلاف در میان کشورهای اسلامی در جهت تضعیف آنان است. هر روز کشوری را بهعنوان میانجی مطرحکردن و طرح قرارداد با یک کشور بستن باعث ایجاد شکاف در صفوف مسلمین میشود.
بهطور خلاصه اگر بخواهیم با خطر صهیونیسم مقابله کنیم، لازم است به ابعاد گوناگون این مسئله با دقت رسیدگی کنیم. این وظیفه بر عهده یکایک انسانها و همه آزادیخواهان است که شامل دولتها و ملتها میشود. البته دولتها وظیفه سنگینتری دارند زیرا امکانات و توانایی آنان بیشتر است. مهم آن است که به درستی تشخیص دهیم چه کاری از عهده مردم بر میآید و چه کاری از عهده دولتها؛ مثلا نداشتن رابطه با اسرائیل غاصب و پیگیری قطعنامههای سازمان ملل از وظایفی است که دولتها باید انجام دهند اما تبلیغات رودررو در جوامع و جهتدادن به افکار عمومی از کارهایی است که از عهده تک تک افراد نیز برمیآید، چنانکه صرف هزینه و تهیه اقلام مورد نیاز مظلومان سرزمینهای اشغالی را نیز میتوانند انجام دهند. همچنین نقش انجیاوها و گروههای مختلف و صاحب رسانهها در اطلاعرسانی به مردم و حمایت از ملت فلسطین بسیار مؤثر است.
- وضعیت فلسطینیان در موضوع بیتالمقدس در حال حاضر چگونه است؟
هر چند حذف مرزبندی در بیتالمقدس و اعلام پایتخت مشترک بودنش برای کشور فلسطین و اسرائیل مطرح شده و به پیشنهاد دولت فرانسه و درخواست رژیم صهیونیستی در بیانیه آمده است و اگر چه مطرح شدن اسرائیل ساختگی وضعیت بیتالمقدس را بسیار ابهامآمیز ساخته است. بحث ایجاد کشور فلسطین در سرزمینهای اشغالی 1967 مبنای قانونی ندارد و عملا غرب با مطرح کردن این مقوله سعی دارد از قطعنامه 181 سازمان ملل عبور کند. پیشنهاد ایجاد کشور در مناطق 1967 در واقع سعی دارد کمتر از نیمی از آنچه در قطعنامه 181 به آن اشاره شد را مبنای دولت فلسطینی قرار دهد؛ یعنی 20 درصد خاک فلسطین و نه 43 درصد که سازمان ملل در چارچوب قطعنامه تقسیم به فلسطینیان اختصاص داده است.
- نظر شما درباره گزارش قاضی گلدستون در جنگ 22روزه که رژیم صهیونیستی را جنایتکار جنگی اعلام کرد، چیست؟
گزارش قاضی ریچارد گلدستون بهعنوان رئیس گروه حقیقتیاب سازمان ملل متحد، به صراحت در موارد متعددی رژیم صهیونیستی را مرتکب جنایات جنگی دانسته است؛ از جمله محاصره غزه، کشتار غیرنظامیان خاصه کودکان، زنان و سالخوردگان، استفاده از سلاح ممنوعه، حمله و تخریب ساختمانهای غیرنظامی.
این گزارش در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد تصویب شده است و اکنون بهعنوان یک متن و سند قانونی میتواند مورد استناد واقع شود و براساس آن، مجامع و محاکم حقوقی و قضایی و حتی کیفری میتوانند پروندههایی را علیه رژیم صهیونیستی و مسئولان و نظامیان آن، در جریان اندازند؛ همانطور که اخیرا خانم لیونی - وزیر خارجه پیشین رژیم صهیونیستی - تحت تعقیب قرار گرفت.
***
گفتوگو با فروز رجاییفر، عضو جمعیت دفاع از ملت فلسطین
- ارزیابی شما از پیامدهای جنگ 22روزه غزه و دستاوردهای این جنگ برای جریان مقاومت چیست و اینکه آیا رژیم صهیونیستی توانست به اهداف خودش برسد یا خیر؟
از نظر سیاسی و نظامی برای رژیم صهیونیستی جنگ 22روزه غزه دستاوردی نداشت و صهیونیستها به هیچیک از اهداف خودشان نرسیدهاند چون نهتنها مقاومت تضعیف نشد بلکه تقویت نیز شد. این حملات وحشیانه حاکی از ترس و وحشت نسبت به نیروهای مقاومت و حمایتهای مردمی از نیروهای مقاومت اسلامی بوده است.
رژیم سرکوبگر، جنایتکار و ضدبشری صهیونیستی جز افشاگری ماهیت خودش که سعی میکرد با ادعاهای صلح طلبانه آن را مخفی کند چیزی به دست نیاورد؛ اثبات حقانیت فلسطین و تایید حقوق فلسطین برای صلح و آزادی در سرزمینهای خودشان که از اینها پشتیبانی میکنند.
در نقطه مقابل میبینیم مقاومت اسلامی به هدف خودش که تداوم مقاومت و حمایتهای مردمی زیر شدیدترین حملات و بمبارانها بود رسیده است. ایجاد دعواهای ساختگی میان نیروهای فلسطینی و تشدید اختلافات میانشان از اهداف صهیونیستهاست که تاکنون نتوانستهاند با این کار توان مقاومت را کاهش دهند. حضور ایران و سوریه در کنار مقاومت و همچنین حزبالله لبنان در سطح منطقهای و بینالمللی میتواند بیشترین دستاورد را برای مقاومت در طول این چند سال داشته باشد.
- نقش منفی اکثر دول عربی ازجمله مصر کاملا مشهود بوده است. این اقدامات با چه اهدافی در این جنگ صورت گرفت و به چه دلایلی آنها در کنار صهیونیستها بودهاند؟
شکست مقاومت و حامیان آنها میتوانست برای سران عرب به همراه تثبیت جریان سازشکار فلسطینی یک پیروزی باشد اما این پیروزی حاصل نشد. از آنجا که سران عرب منتخب ملتهای خود نیستند و در یک انتخابات دمکراتیک انتخاب نشدهاند بنابراین وابسته و سرسپرده کامل به غرب و صهیونیستها هستند تا با کمک آنها حاکمیت خودشان را حفظ کنند و این مسئله به همراه شکست صهیونیستها یک رسوایی برای سران سازشکار عرب و گروه ابومازن بوده است. جریان مقاومت اینها را بیآبرو کرد. سران عرب بهرغم میل باطنیشان تحت فشار افکار عمومی دنیا و ملتهای مسلمان و حامی مقاومت در کشورهای خودشان، جریان مقاومت را پذیرفتند و آماده گفتوگو و مذاکره با آنها شدند. در مسئله غزه، از همه اینها پلیدتر و ناپاکتر جریان حاکم بر مصر و رژیم مبارک است.
دوستانی که پایهگذار جمعیت بودند و هماکنون نیز حضور فعالی در این عرصه دارند و در راستای دفاع از اهداف فلسطین و آرمان حضرت امام خمینی رحمتالله علیه و مبارزه با صهیونیسم فعالیت میکنند ترکیبی از 2 جناح اصولگرا و اصلاحطلب و هر دو پیرو خط امام و رهبری هستند. من برای نخستین بار بگویم حتی اگر در روز قدس شاهد این شعار انحرافی و ضدانقلابی بودیم این شعار یک مطلب فراگیر و گسترده نبود.
تبلیغات داخلی آنرا بیش از حد بزرگنمایی کرد و این ظلم به ملت ایران و آن عشق و تعهدی است که به مردم فلسطین و آزادسازی فلسطین داشته و آنرا ناشی از باورهای عمیق دینی، شرعی و وظیفه انسانی خود میدانند. در فضای تبلیغاتی که بعد از انتخابات ایجاد شد این موضوع بیش از حدش بزرگ شد. شاید اکثریت قریب به یقین یا اکثریت قاطع یا نزدیک به تمام نیروهای اصلاح طلب و بهاصطلاح چپهای مسلمان و انقلابی این شعار را کاملا انحرافی و ضدانقلاب و ضدامام میدانند و آنرا بهشدت محکوم میکنند.
***
گفتوگو با سردار دکتر حسین علایی، عضو هیأت امنای جمعیت دفاع از ملت فلسطین
حسین علایی در پاسخ به پرسش نخست خبرنگار همشهری با توجه به پیامدهای جنگ غزه گفت: پیامد جنگ غزه این بود که فهمیدند با شدیدترین حملات نظامی هم نمیتوانند بر مردم غزه تسلط پیداکنند و شعار اسحاق را بین که آرزو داشت روزی از خواب بیدار شود و ببیند مردم غزه به دریا ریخته شده باشند امکانپذیر نیست.
این جنگ عمق جنایات صهیونیستها را به جهانیان نشان داد و مردم احساس کردند صهیونیستها هیچ رحمی به کودکان، زنان و مردم بیگناه نمیکنند و برای رسیدن به خواست پلیدشان از هیچ جنایتی علیه بشریت فروگذار نیستند. از طرف دیگر مردم غزه فهمیدند که باید برای تداوم مقاومت در داخل نوار غزه برنامهریزی کرده و بنیه خودشان را تقویت کنند. در این جنگ مردم غزه فهمیدند مقاومت اسلامی و حماس بهعنوان دولت، همواره در کنارشان بوده و حتی در این راه، شهدا و مجروحان بسیاری را تقدیم و همه باهم در کنار هم از سرزمینشان دفاع کردهاند. از طرف دیگر مردم غزه دوستان و مخالفان خودشان را در این جنگ کاملا شناختند.
اگر چه شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را عده بسیار معدودی در جریان اعتراضات سردادند، بهنظر میرسید که این شعار مطرح شد تا اعتراضات سادهتر کنترل و سرکوب شود و این شعار بهضرر تمام مخالفان وضع موجود بوده و بهضرر همه کسانی بود که معتقدند کشور را بهتر از این میشود اداره کرد.
قاطبه عمده مردم ایران طرفدار مظلومان هستند و در دنیای فعلی مظلومتر از ملت فلسطین مردم لبنان که تحت تهاجمات وحشیانه صهیونیستها قرار گرفتهاند، وجود ندارد. بنابراین مردم ایران همانطور که با هر نوع ظلم و ستمی در داخل کشور مخالف هستند و به آن اعتراض میکنند با هر نوع ظلم و ستمی به همنوعان خود در دنیا مخالف بوده و با آن مبارزه میکنند.
مردم ایران با ظالمان و بهخصوص در رأس آنها رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی مخالف بوده و هستند و معتقدند باید فلسطین به فلسطینیان تعلق گیرد و با انتخاباتی فراگیر که تمامی فلسطینیان در سراسر جهان در آن شرکت کرده وبا رای خود نظام و حکومت فلسطین را تشکیل دهند و در داخل کشورمان این شعار نه غزه نه لبنان کاملا محکوم بوده و یک شعار کاملا انحرافی و ضدانقلابی است زیرا موضوع دفاع از فلسطین و مبارزه با استکبار جهانی و صهیونیستها مربوط به یک جناح خاص سیاسی نیست، بلکه تمامی گروههای سیاسی اعم از اصلاحطلبان و سران و خواص این جنبش با وجود اعتراض به وضع موجود و همچنین نیروهای اصولگرا معتقد به آرمان فلسطین بوده و قلبا به این باور عمیق امام اعتقاد راسخ دارند و این شعار ضدامامی و ضدارزشهای انقلاب نه غزه نه لبنان را قاطعانه محکوم میکنند.
از سوی دیگر تمام کسانی که به آرمانهای انقلاب اسلامی وفادارند، میدانند که مسئله فلسطین از مسائل غامض و پیچیده جهان اسلام است که باید به دست همه مسلمانان عالم حل شود. همه احزاب و سران سیاسی ایران چه اصولگرا و چه اصلاحطلب نهتنها مخالف اسرائیل هستند بلکه معتقدند این رژیم جعلی از پایه و اساس بر مبنای ترور و ظلم و تعدی بنا شده و راهحل ریشهای حل مسئله فلسطین نابودی کامل و محو این غده سرطانی از روی زمین است و بهجای آن باید یک حکومت مردمی و اسلامی فلسطینی شکل گیرد و همه مردم فلسطین چه در داخل سرزمینهای اشغالی و چه بیرون از آن در شکلگیری آن نقش داشته باشند.
- آیا گزارش اخیر گلدستون درباره جنایات متعدد جنگی سران صهیونیست و محکومیت این رژیم میتواند راهی برای محاکمه جنایتکاران صهیونیست باشد؟
رژیم صهیونیستی همواره خودش را در یک پرده آهنین امنیت احساس میکرده است و از آنجایی که آمریکا و سایر مستکبران جهان و کشورهای غربی در طول بیش از 60 سال اشغالگری همواره از این رژیم حمایتهای گسترده نظامی، سیاسی، حقوقی و اقتصادی کردهاند، حاکمان صهیونیست احساس میکنند که هر نوع جنایتی را میتوانند مرتکب شوند بدون اینکه نگران عواقب آن باشند.
این گزارش تاحدودی البته ناقص، توانست این امنیت روانی صهیونیستها را بههمریزد ولی اگر فشار افکار عمومی جهان علیه صهیونیستها توسعه یابد و ابعاد جنایاتی که ارتش صهیونیستی در جریان جنگ غزه مرتکب شده بیشتر برای مردم و سازمانهای مدافع حقوق بشر مشخص شود طبیعتا صهیونیستها نمیتوانند خود را از پاسخگویی در برابر محاکم بینالمللی و نیز در برابر افکار عمومی مردم دنیا به خاطر جنایات متعددی که علیه بشریت و بهخاطر نسلکشی و جنایات جنگی که در فلسطین اشغالی بهویژه نوار غزه مرتکب شدهاند در امان ببینند.
انشاءالله روزی فراخواهد رسید که تمامی جنایتکاران صهیونیست بهسزای اعمالشان برسند.
***
گفتوگو با حجهًْالاسلام علی اکبر محتشمی پور، دبیر کل کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین
علی اکبر محتشمی پور در آغاز گفتوگو با همشهری دو جنبش مقاومت لبنان و انتفاضه فلسطین را از لحاظ منطقهای و در بسیاری موارد دیگر با یکدیگر متفاوت دانست و گفت: غزه از یک طرف در محاصره رژیم حسنی مبارک در مصر است که اجازه تنفس به مردم غزه و جنبش حماس را نمیدهد و از طرف دیگر در محاصره رژیم صهیونیستی است.
غزه از دریا و خشکی محاصره است و هیچ نقطه اتکایی برای مردم غزه وجود ندارد. این در حالی است که حزبالله لبنان از طرف همسایه خود یعنی سوریه با قدرت حمایت شده و راههای مرزی برای حزبالله باز است و حتی از طریق دریا امدادرسانیهای خوبی برای آنها صورت میگیرد. از لحاظ عقبه نیز مردم لبنان - حتی جمع زیادی از اهل سنت و مسیحیان- از حزبالله حمایت کرده و بهعنوان پشتوانه او محسوب میشوند که از این حیث حزبالله یک امتیاز بسیار بزرگ دارد. این موارد از حزبالله یک نیروی مقاومت آبدیده ساخته که قابل قیاس با جنبش مقاومت حماس نیست و این بسیار سادهانگارانه است که بخواهیم این دو جنبش را با یکدیگر مقایسه کنیم.
حماس سالها بعد از حزبالله تشکیل شد و تجربه چندانی در گذشته خود ندارد و حتی نبرد 22 روزه سال قبل نیز نخستین تجربه مهم آنها در چنین رویاروییای با رژیم صهیونیستی بود اما بعد از جنگ 33 روزه شاهد بودیم که حزبالله از لحاظ آموزشی، تسلیحاتی و سازندگی بسیار تقویت شد بهگونهای که توانست یکسال بعد از جنگ، قدرت نظامی خود را چندینبرابر زمان آغاز جنگ 33 روزه کند.
برخی کانالهای زیرزمینی در صحرای سینا که منافذ کوچکی برای ادامه حیات مردم غزه بود، در این جنگ بمباران شد و اخیرا نیز آمریکاییها دستگاههایی به رژیم صهیونیستی دادهاند که بهصورت هوشمند میتواند این تونلها را در صحرای سینا شناسایی و آنها را کاملا خراب کند.
وی تکیه حزبالله بر مکتب عاشورایی در انجام عملیاتهای شهادتطلبانه را یک فاکتور مهم عنوان کرد و گفت: این روحیه جهادی در همان سالهای ابتدایی دهه 60 شمسی بهگونهای بود که نیروها برای انجام این عملیاتها علیه رژیم صهیونیستی سر و دست میشکستند و وقتی اجازه انجام این عملیات به خانمها داده نمیشد، آنها حتی برای رسیدن به هدف خود به گروههای دیگر مبارز روی میآوردند و این نشاندهنده استقبال زیاد مردم از فرهنگ شهادت براساس آموزههای عاشورایی بود.
عضو هیأت امنای جمعیت دفاع از ملت فلسطین شرایط آتش بس را از شروطی دانست که باید توسط طرفین عملی شود و گفت: همین انتقاد که امروز بعضیها به حماس میکنند که چرا بعد از جنگ دست به عملیات نمیزنند، بعد از جنگ 33 روزه به حزبالله لبنان نیز شد.
محتشمیپور با بیان اینکه آتش بس یک توافق نانوشته بین این گروههای جهادی و رژیم صهیونیستی است، تاکید کرد: اسرائیل مانند یک بچه لوس و ننر تحت حمایت بیدریغ قدرتهای بزرگ است که هر کاری که بخواهد میکند؛ بنابراین شاهد هستیم که گهگاهی نیز به نقض موارد آتشبس چه در لبنان و چه در غزه دست میزند اما هیچ واکنشی از طرف این قدرتها صورت نمیگیرد.
وی ادامه داد: از طرف دیگر حزبالله و حماس میدانند که شرایط برای شروع جنگی دیگر مهیا نیست و به همین دلیل مجبورند در مقابل این نقض موارد نیز سکوت و به همان اعلام موضع اکتفا کنند. دبیرکل کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین با بیان اینکه با شلیک یک گلوله از طرف حزبالله یا حماس جنگ شروع خواهد شد، خاطرنشان کرد: حزبالله و حماس به درستی میخواهند ابتکار عمل را در دست خود داشته باشند و این بسیار متفاوت است تا اینکه بخواهیم مدیریت جنگ و صلح را دست دشمن بدهیم.
محتشمیپور مقاومت گروههای جهادی از جمله حماس در برابر شروط غربیها - با وجود همه مشکلات سیاسی، اقتصادی و حتی درمانی مردم خود – را یک مبارزه جانانه دانست و گفت: این مقاومت و اینکه حماسیها حاضر نیستند هیچ امتیازی به غرب و حتی به رژیم مصر بدهند، کمتر از جنگ 22 روزه نیست.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اوضاع کرانه باختری را کاملا مجزا از اوضاع غزه دانست و افزود: کرانه باختری کاملا تحت سلطه اسرائیل است و امروز شاهد هستیم که افراد بیشتری حتی در جنبش فتح و دولت خودگردان نفوذ کردهاند که اینها کاملا از عناصر رژیم صهیونیستی محسوب شده و ارکان قدرت را بیشتر از گذشته در این جنبش در اختیار گرفتهاند.
سفیر اسبق ایران در سوریه ضمن تفاوت قائل شدن بین نیروهای انقلابی با نیروهای سیاسی فتح گفت: نیروهای انقلابی این جنبش بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم با گروههای جهادی دیگر مثل جهاد و حماس ارتباط داشته و حتی به انجام عملیاتهای مشترک با آنها دست زدهاند، اما این نیروهای مبارز در جریان سیاسی فتح، هیچ جایی نداشته و حتی از گردونه آن خارج شدند.
محتشمیپور خاطرنشان کرد: حتی یاسر عرفات در گذشته هرچند عملیاتهای شهادتطلبانه را محکوم میکرد اما بهصورت پنهانی اقدام به حمایت مالی از آنها میکرد؛ چراکه میدانست وجود آنها در بالارفتن قدرت خودش نیز مؤثر است اما امروز کسانی روی کار آمدهاند که از همان اول بنایشان بر خارج کردن نیروهای نظامی فتح از دایره قدرت بود.
وی با اشاره به عدماستقبال گروههای جهادی از کنارهگیری ابومازن از انتخاب آینده، اظهار داشت: ابومازن هر چه باشد، مسجدالاقصی و بازگشت آوارگان را خطوط قرمز خود میدانست و وقتی از طرف رژیم صهیونیستی اعلام شد که به هیچ وجه این خطوط قرمز را قبول ندارد، ابومازن اعلام کرد که از انتخابات کنارهگیری میکند. دبیرکل کمیته دفاع از مردم فلسطین افزود: نیروهای مبارز فلسطینی نگران این هستند که با کنار رفتن ابومازن کسی به جای او بنشیند که کاملا و بهصورت مارکدار تحت سلطه بیچون و چرای رژیم صهیونیستی باشد و در واقع یک اسرائیلی با شناسنامه فلسطینی بهجای او روی کار بیاید.
نقش دولتهای عربی
محتشمیپور ضمن انتقاد از عملکرد رژیم مصر در موضوع غزه، موضوع ساخت دیوار فولادی برای جلوگیری از نفوذ تونلهای زیرزمینی فلسطینیان به غزه را تنها یک جنگ روانی و غیرقابل اجرا دانست و گفت: با این کار آنها نمیتوانند جلوی فلسطینیان را بگیرند؛ چراکه آنها حاضرند با عزت بمیرند ولی تن به ذلت جریان مبارک و سران عرب ندهند که اگر مقاومت اسلامی همانطور که در جنگ پیروز شد در حکومت نیز پیروز شود، این موضوع در بدنه مردم آنها نفوذ خواهد کرد؛ بنابراین هیچ کشوری - خصوصا مصر - مایل به موفقیت حماس نیست و سعی میکنند تا مقاومت را با موضوع سازش آلوده کنند تا اینگونه بنمایانند که مقاومان نیز مانند خود ما قائل به سازش هستند. ولی حماس بههیچوجه زیر بار مذاکره نرفته است.
نه تنها مردم ایران بلکه همه انسانهای جهان مخالف ظلم و طرفدار مظلوم هستند و ما در جنگ 22 روزه شاهد بودیم که تمام ملتها اعم از مسلمانان، مسیحیان، زرتشتیان و حتی یهودیان، اسرائیل را محکوم کردند و برای کمک رسانی به مردم مظلوم غزه بسیج شدند. شعار« نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» یک شعار انحرافی و کاملا محکوم است. مردم ایران مستثنی از مردم عالم نیستند مگر اینکه افرادی نفوذی چنین شعارهایی سر دهند و یا کسانی بخواهند در اثر یک خیالات بهصورت عکسالعملی حرفی را بزنند و الا ما شاهدیم نه تنها مسلمانان بلکه حتی یهودیان نیز با رژیم صهیونیستی مخالفند و برای مثال مسئول کمیته حقیقتیاب سازمان ملل درخصوص جنایتهای رژیم صهیونیستی در جنگ غزه یک یهودی به نام گلدستون است.
فصل مشترک احزاب و گروهها
امام خمینی (ره) دو دنیای استکبار و مستضعف را در عالم مطرح کردند که همواره ما باید در جبهه مستضعفان عالم علیه مستکبران عالم قیام کنیم.
ایجاد شکاف در این جبهه باعث تضعیف آن خواهد شد و ما معتقدیم که جوانان ما از هر تفکر و سلیقهای در مسئله فلسطین و دفاع از مستضعفان عالم مشترک هستند که نمونه آنرا در دبیرخانه کنفرانس حمایت از مردم فلسطین مشاهده میکنیم که شاخههای دانشجویی از همه احزاب و گروهها در آن شرکت میکنند. بهنظر من مسئله فلسطین موضوعی است که همه گروههای زیر چتر نظام و انقلاب باید در آن مشترک باشند و این مسئله میتواند همه کینهها و اختلافات را در بین این گروهها از بین برده و آنها را بر سر یک میز، گرد هم آورد.
***
گفتوگو با فضلالله موسوی، عضو جمعیت دفاع از ملت فلسطین
- با توجه به گزارش گلدستون مبنی بر جنایات جنگی رژیم صهیونیستی آیا میتوان سران جنایتکار صهیونیست را در محاکم بینالمللی محاکمه کرد؟
یکی از مسائلی که در دیوان بینالمللی کیفری دادگستری میتواند مطرح شود مسائلی شامل جنایات جنگی، نسلکشی، جنایت علیه بشریت و رفتار دولت اشغالگر است. بههرحال هرکدام از این 4مورد و تجاوز میتواند مورد بررسی واقع شود. تعریف جنایات جنگی عبارت است از نقض فاحش قواعد و مقررات حقوق جنگ یا مخمصههای مسلحانه.
در این زمینه عهدنامههای چهارگانه ژنو مصوب 1949و پروتکل الحاقی 1977 راداریم و همچنین قواعد و مسائل عرفی بینالمللی در زمینه حقوق جنگ مطرح است که این مخمصهها خواه بینالمللی خواه غیر بینالمللی باید رعایت شود. اگر بخواهیم نمونههایی از این جنایات بیان شود حملات علیه افراد غیرنظامی و علیه مجروحان جنگی، غارت اموال عمومی و خصوصی بمباران مناطق مسکونی بیمارستانها و مدارس و مساجد و کشتار وحشیانه کودکان و زنان و افراد غیرنظامی مصداق کامل جنایات جنگی و حتی جنایت علیه بشریت است و مصداق کامل نسل کشی است.
استفاده از سلاحهای غیرمتعارف مانند بمبهای فسفری نیز مصداق دیگری است. تمامی این جنایات در غزه رخداد. کشتار بیش از1500 انسان که اکثرا کودکان و زنان بوده و تخریب بیش از 20 هزار منزل مسکونی و تخریب مزارع و روستاها مصداق کامل جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت است. بر این اساس شورای حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل در جهت پیگیری این مسئله کمیته حقیقت یاب را تعیین کرد تا قضایای غزه را پیگیری کند؛ اگرچه این گزارش کامل نبوده و حتی حماس را که در مقام دفاع بوده محکوم کرده است. با این حال این گزارش گلدستون نسبت به جنایات گذشته صهیونیستها اقدام جدیدی بوده و در سطح بینالمللی اهمیت دارد.
- علت سکوت یا حتی همکاری اکثر سران مرتجع عربی با صهیونیستها در این جنگ چه بوده و آنها بهدنبال چه اهدافی بودند؟
یکی مسئله همجواری کشورهای عربی است که به جز لبنان و سوریه سایر همسایگان رژیم صهیونیستی حاشیه امن برای این رژیم هستند و خیال صهیونیستها تا حدود زیادی از اینها راحت است. ماهیت این رژیمهای عربی و رهبران آنها کاملا دور از مردم خودشان است. آنها دارای وابستگی کامل به قدرتهای استکباری غربی هستند و بهعلت این وابستگی و همچنین ماهیت خودشان، در کنار مردمشان نبوده و از طرف دیگر از سران استکبار جهانی و صهیونیستهاحرف شنوی دارند، مسیر آنها را میپیمایند.
از سوی دیگر، دولتهای غربی به آنها دستور میدهند و دول عربی تابع سران غرب هستند و از دیگر سو حکام برخی دول عربی درجهت خواستههای مردم مسلمان خود حرکت نمیکنند. سران عرب احساس میکنند اگر جریان مقاومت اسلامی در فلسطین و در لبنان پیروزشود و دولت اسلامی مقاومت در فلسطین شکل گیرد مردم کشورشان نیز خواستار چنین حکومت مردمیای هستند بنابراین باید حاکمیت فعلیشان را رها کنند و این یک خطر برایشان است و از طرف دیگر جریان مقاومت اسلامی تکیهگاهش کاملا مردمی بوده و برخاسته از اندیشه انقلاب اسلامی ایران است؛ بنابراین تقویت مقاومت یعنی تقویت آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی ایران.
بنابراین برای تحمیل شکست به جریان مقاومت کشورهایی همچون مصر به شکل بسیار بدتری نقش دارند و حتی از ارسال کمکهای مردمی و غذا و دارو به مردم مظلوم فلسطین در نوار غزه که در محاصره است جلوگیری میکنند و امروز نیز با ساخت دیوار آهنین در گذرگاه مرزی رفح مصریها به خواسته صهیونیستها کاملا تن داده و به عامل صهیونیستها برای سرکوبی مردم غزه تبدیل شدهاند.